عفونت باکتریایی رحم بلافاصله بعد از زایش در گاو گسترش می یابد(Sheldon et al., ۲۰۰۹). تقریباً ۳۵% از گاوها در ۲۱ روز اول پس از زایش به عفونت کلینیکی یا متریت مبتلا میشوند و حدود ۱۰ تا ۲۰% به دلیل باقی ماندن متریت و افزایش عفونت به اندومتریت مبتلا میشوند(McDougall et al., ۲۰۰۷; Sheldon et al., ۲۰۰۹). باروری در گاوهای مبتلا به اندومتریت کاهش می یابد(Pleticha et al., ۲۰۰۹). شیوع اندومتریت بعد از زایش با گذشت زمان کاهش می یابد زیرا بیشتر گاوهای مبتلا خودبهخود بهبود میابند. هر چند بعضی تفاوتهای فیزیولوژیکی در دوره انتقال بین سویه های ژنتیکی نژاد هلشتاین فریزین که برای پرورش در شرایط چراگاهی و یا جایگاه (TMR) انتخابشدهاند وجود دارد، ولی خطر عفونت رحم در هر دوی این سویهها در این نژاد یکسان است(Olmos et al., ۲۰۰۹).
از محدودیتهای فصلی در سیستم پرورش چراگاهی این است که جفتگیری در یک تاریخ تقویمی مشخص و صرفنظر از تاریخ زایمان قبلی انجام میشود. سطح بالایی از بازدهی تولید مثلی برای دستیابی به فاصله گوساله زایی ۳۶۵ روز نیاز است. عوامل خطر برای متریت در سیستم پرورش چراگاهی شامل گوساله زایی دیرهنگام و مشکلات و آسیبهای متابولیکی بعد از زایش است هرچند نژاد و سن در این سیستم جزو عوامل خطر نیستند(McDougall et al., ۲۰۰۷). عوامل خطر متریت که به تغذیه وابسته هستند شامل کاهش ماده خشک مصرفی (DMI) است که احتمالاً به دلیل کاهش اشتها (Huzzey et al., ۲۰۰۷) اتفاق میافتد. نشانگرهای متابولیک ناشی از افزایش موبیلیزیشن بافتها در اوایل شیردهی، مثل غلظتهای NEFA و BHBA، از دلایل به تاخیر افتادن تخمک ریزی بعد از زایماناند و با افزایش وقوع بیماریهای بعد از زایمان افزایش می یابند(Duffield, ۲۰۰۰).
کاهش DMI باعث کاهش بیشتر توان ایمنی در اوایل شیردهی میشود(Goff, ۲۰۰۶). افزایش غلظت مارکرهای غیر اختصاصی التهاب مثل پروتئینهای فاز حاد، با بیماریهای رحمی و کاهش باروری در ارتباط است(Sheldon et al., ۲۰۰۴). شلدون و همکارانش در سال ۲۰۰۹ تخمین زدند که وقوع اندومتریت تحت کلینیکی از روی افزایش درصد سلولهای پلی مورفونوکلئر در رحم (به سه تا ۴ برابر بیشتر از زمانی که اندومتریت کلینیکی اتفاق میافتد) قابلتشخیص است. اندومتریت در شکل تحت کلینیکی با کاهش بازدهی تولید مثل وابسته است(Galvão et al., ۲۰۰۹). علاوه بر تاخیر در سیکل فحلی، از دست رفتن جنین احتمالاً باعث کاهش باروری گاوهای دچار عفونت رحم میشود.
فرض ما بر این است که وقوع اندومتریت در گاوهای چرا کننده در مرتع، با ایمبالانس (نبود بالانس) انرژی، پروتئین و متابولیسم مواد معدنی در طول دوره انتقال و اوایل دوره شیردهی، وابسته است؛ بنابراین هدف اولیه این مطالعه بررسی و تعیین رابطه بین اندومتریت (التهاب لایه داخلی دیواره رحم) و وضعیت متابولیک گاو در طول دورهی انتقال است. به گروهی که بیش از ۶۰ درصد سلولهای رحمی شمارششدهی آنها سلولهای پلی مورفونوکلئر(HPMN) بودند گاوهای مبتلا شده به اندومتریت گویند که در ادامه با حروف اختصاری HPMN نشان داده میشوند که تعدادشان ۳۸ رأس بود. گاوهای سالم از نظر اندومتریت به گاوهایی میگویند که کمتر از ۱% سلولهای شمارششدهی رحم آنها سلولهای پلی مورفونوکلئر بودند و در ادامه با حروف اختصاری LPMN نشان داده میشوند و تعدادشان ۴۰ رأس بود.
۸۷ راس گاو از بین گله ۳۸۹ تایی گاوهای چرا کننده برای آزمایش انتخاب شدند. گاوهای انتخابشده به دو گروه مبتلا شده به آندومتریت در ۴۲ روز اول شیردهی و گروه گاوهای سالم (عدم ابتلا به آندومتریت) تقسیم شدند. میزان تولید شیر در هر شیردوشی و ترکیبات شیر در فواصل دو هفتهای اندازهگیری شد. نمونه خون در روزهای ۱۴ روز قبل از زایش، روز زایش و روزهای ۷، ۷، ۱۴، ۲۸ و ۴۲ بعد از زایش برای تعیین مارکرهای وضعیت انرژی (NEFA، گلوکز و اوره)، مارکرهای عملکرد کبد (آلبومین، گلوبولین، گلوتامات دهیدروژناز و آسپارتات آمینوترانسفراز)، مارکرهای التهابی (هپتا گلوبولین) و وضعیت مواد معدنی (کلسیم و منیزیم)، جمعآوری شد. نمونههای جمعآوری شده از روزهای ۲۱، ۶۳ و ۷۰ برای آنالیز پروژسترون جمعآوری شد. حدود ۳۴% گاوهای HPMN تا روزهای ۶۳ و ۷۰ موفق به تخمکگذاری نشدند در مقایسه با گاوهای سالم (LPMN) که ۱۰% در این زمان موفق به تخمکگذاری نشدند.
غلظت آلبومین و نسبت آلبومین به گلوبولین (فاکتور سلامت) در گروه HPMN کمتر بود. غلظت منیزیم پلاسما کمتر و گلوتامات دهیدروژناز و آسپارتات آمینوترانسفراز در گروه HPMN در اوایل شیردهی در مقایسه با LPMN بیشتر بود. غلظت مارکرهای وضعیت انرژی (NEFA، گلوکز و اوره) در بین گروهها تفاوتی نداشت. در بین گاوهای ۳ تا ۵ ساله، تولید شیر روزانه در ۴۲ روز ابتدای شیردهی در گروه HPMN کمتر از گروه LPMN بود. در بین گاوهای بیش از ۵ سال سن، درصد پروتئین در گروه HPMN کمتر از گروه LPMN بود. به طور کلی اندومتریت در ۴۲ روز اول شیردهی با احتمال عدم تخمکگذاری وابسته است. گاوهای دچار اندومتریت غلظت آلبومین کمتری در دوره انتقال دارند که به دلیل اختلال در فعالیت کبد است. غلظت یکسان NEFA و گلوکز در دو گروه نشان میدهد که وضعیت انرژی نمیتواند به عنوان فاکتور خطر برای اندومتریت باشد.
Burke, C. R. Meier, S. McDougall, S. Compton, C. Mitchell, M. and Roche, J. R. ۲۰۱۰. Relationships between endometritis and metabolic state during the transition period in pasture-grazed dairy cows. J. Dairy Sci. ۹۳:۵۳۶۳–۵۳۷۳.